شعر:حسین منزوی
خواننده :محمد نوری
آهنگ:محمد سریر
دستگاه:ماهور
نمیشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره
نمیشه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره
دلم از اون دلای قدیمیه از اون دلاست
که می خواد عاشق که شد پا روی دنیا بذاره
دوست دارم یه دست از آسمون بیاد ما دو تا رو
ببره از اینجا و اون ور ابرها بذاره
من می خوام تا آخر دنیا تماشات بکنم
اگه زندگی برام چشم تماشا یذاره
تو دلت بوسه می خواد من می دونم اما لبت
سر هر جمله دلش می خواد یه \”اما\” بذاره
بی تو دنیا نمی ارزه تو با من باش و بذار
همه دنیا منو همیشه تنها بذاره
نمیشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره
نمیشه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره
باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه یادم ارد روز باران گردش ان روز شیرین توی جنگل های گیلان کودکی 10 ساله بودم می دویم همچو اهو میپریدم از سر جو با دو بال عاشقانه .
فکر کنم همش رو اشتباه خوندم
بله جانم
وای خدا
ای چه روزایی بود
سلام من نت اهنگ رسوایی رومیخواستم لطف کنید در سایت قرار بدید ممنون می شم
درخواست نت آهنگ اندک اندک شهرام ناظری را کردم که نت ناقص آن منتشر شد چرا؟